صفحه اصلی نقشه سایت خوراک
تبلیغات
تبلیغات شما
محصول پرفروش فروشگاه
Title
عنوان محصول
قیمت : ...
خرید پستی
توضیحات محصول
برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 1 مراجعه کنید.
تبلیغات شما
تبلیغات شما
شعر دم به دم از محمد علی سپانلوچنان ديد گوينده يک شب به خواب-دقیقیشعر ترجمه سروده سید علی صالحیبیوگرافی هوشنگ گلشیریشعر آدمی و گرگ سروده سید علی صالحیترجمه فارسی حیدر بابایه سلامشعر کوته نظر از پروین اعتصامیمنت دونان  |  نیما یوشیجسفر ايستگاه  |  قيصر امين پور
بلوک راست
موضوعات
  • شاعران نامی
  • شاعران کلاسیک
  • شاعران جهان
  • نویسندگان ایرانی
  • نویسندگان جهان
  • داستان
  • شعر
  • زندگینامه
  • مصاحبه
  • کتاب
  • گالری تصاویر
  • نقاشی
  • آموزش
  • اخبار
  • آمار
    ● آمار مطالب کل مطالب : 416 کل نظرات : 273 ● آمار کاربران افراد آنلاین : 3 تعداد اعضا : 448 ● آمار بازدید بازدید امروز : 18 بازدید دیروز : 121 بازدید کننده ارمزو : 15 بازدید کننده دیروز : 83 گوگل امروز : 0 گوگل دیروز : 6 بازدید هفته : 18 بازدید ماه : 2,226 بازدید سال : 90,903 بازدید کلی : 1,488,608 ● اطلاعات شما آی پی : 18.224.58.159 مروگر : Safari 5.1 سیستم عامل :
    آرشیو
    لینک های روزانه
    نویسندگان
    لینک های دوستان

    Image
    قیمت
    خرید پستی

    برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 2 مراجعه فرمایید.

    بلوک وسط

    آخرین ارسالی های انجمن

    عنوان پاسخ بازدید توسط
    بیاین مشاعره 23 4627 hadiramesh1376
    من امینم شمام خودتونو معرفی کنین 13 3931 saye
    بیوگرافی سهراب سپهری 1 5385 arezootam
    داستان های طنز 7 3352 guis
    دانلود دیوان حافظ و گلاستان سعدی 1 2021 dorkman
    زوال 0 1300 akmin91
    جدید ترین آیا میدانید 91 0 2370 editor
    1 اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی شیرازی 1 1614 mrbavandpoor
    توانایی زبان فارسی در معادل‌سازی 0 1520 editor
    زاویه دید در داستان 0 1719 editor
    «بچه‌های بدشانس» دوباره به نمايشگاه می‌آيند 0 1186 editor
    نگاهي به مجموعه داستان «روياي مادرم» 0 1313 editor
    25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری 0 1236 editor
    بیوگرافی ناصرخسرو حارث قبادیانی 0 1530 editor
    بیوگرافی دکتر محمد علی اسلامی ندوشن 0 2486 editor
    بیوگرافی دکتر محمد معین 0 1298 editor
    آموزش قالب شعری قصیده 0 1420 editor
    بیوگرافی مرتضی کاتوزیان 0 1435 editor
    بیوگرافی جمشید هاشم پور 0 1344 editor
    الفبای قصه نویسی 0 1219 editor
    شعر خلیج همیشه فارس 0 1748 editor
    بیوگرافی زهرا اسدی 0 1623 editor
    بیوگرافی آنتوان چخوف 0 1158 editor
    بیوگرافی فرشته ساری 0 1232 editor
    بیوگرافی صادق هدایت 0 1504 editor
    بیوگرافی خیام نیشابوری 0 1334 editor
    داستان های کوتاه کوتاه 2 2130 editor
    بیوگرافی حافظ شیرازی 0 2480 editor
    زندگینامه مرحوم قیصر امین پور 0 10327 editor
    بیوگرافی فروغ فرخزاد 0 3180 editor

    پریا شعری از احمد شاملو

    admin
    20:19
    بازدید : 1015

    پریا

    احمد شاملو

     

    یكی بود یكی نبود

    زیر گنبد كبود

    لخت و عور تنگ غروب سه تا پری نشسه بود.

    زار و زار گریه می كردن پریا

    مث ابرای باهار گریه می كردن پریا.

    گیس شون قد كمون رنگ شبق

    از كمون بلن ترك

    از شبق مشكی ترك.

    روبروشون تو افق شهر غلامای اسیر

    پشت شون سرد و سیا قلعه افسانه پیر.

     

    از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می اومد

    از عقب از توی برج شبگیر می اومد...

     

    " - پریا! گشنه تونه؟

    پریا! تشنه تونه؟

    پریا! خسته شدین؟

    مرغ پر شسه شدین؟

    چیه این های های تون

    گریه تون وای وای تون؟ "

     

    پریا هیچی نگفتن، زار و زار گریه میكردن پریا

    مث ابرای باهار گریه می كردن پریا

    ***

    " - پریای نازنین

    چه تونه زار می زنین؟

    توی این صحرای دور

    توی این تنگ غروب

    نمی گین برف میاد؟

    نمی گین بارون میاد

    نمی گین گرگه میاد می خوردتون؟

    نمی گین دیبه میاد یه لقمه خام می كند تون؟

    نمی ترسین پریا؟

    نمیاین به شهر ما؟

     

    شهر ما صداش میاد، صدای زنجیراش میاد-

     

    پریا!

    قد رشیدم ببینین

    اسب سفیدم ببینین:

    اسب سفید نقره نل

    یال و دمش رنگ عسل،

    مركب صرصر تك من!

    آهوی آهن رگ من!

     

    گردن و ساقش ببینین!

    باد دماغش ببینین!

    امشب تو شهر چراغونه

    خونه دیبا داغونه

    مردم ده مهمون مان

    با دامب و دومب به شهر میان

    داریه و دمبك می زنن

    می رقصن و می رقصونن

    غنچه خندون می ریزن

    نقل بیابون می ریزن

    های می كشن

    هوی می كشن:

    " - شهر جای ما شد!

    عید مردماس، دیب گله داره

    دنیا مال ماس، دیب گله داره

    سفیدی پادشاس، دیب گله داره

    سیاهی رو سیاس، دیب گله داره " ...

    ***

    پریا!

    دیگه تو روز شیكسه

    درای قلعه بسّه

    اگه تا زوده بلن شین

    سوار اسب من شین

    می رسیم به شهر مردم، ببینین: صداش میاد

    جینگ و جینگ ریختن زنجیر برده هاش میاد.

    آره ! زنجیرای گرون، حلقه به حلقه، لابه لا

    می ریزد ز دست و پا.

    پوسیده ن، پاره می شن

    دیبا بیچاره میشن:

    سر به جنگل بذارن، جنگلو خارزار می بینن

    سر به صحرا بذارن، كویر و نمك زار می بینن

     

    عوضش تو شهر ما... [ آخ ! نمی دونین پریا!]

    در برجا وا می شن، برده دارا رسوا می شن

    غلوما آزاد می شن، ویرونه ها آباد می شن

    هر كی كه غصه داره

    غمشو زمین میذاره.

    قالی می شن حصیرا

    آزاد می شن اسیرا.

    اسیرا كینه دارن

    داس شونو ور می میدارن

    سیل می شن: گرگرگر!

    تو قلب شب كه بد گله

    آتیش بازی چه خوشگله!

     

    آتیش! آتیش! - چه خوبه!

    حالام تنگ غروبه

    چیزی به شب نمونده

    به سوز تب نمونده،

    به جستن و واجستن

    تو حوض نقره جستن

     

    الان غلاما وایسادن كه مشعلا رو وردارن

    بزنن به جون شب، ظلمتو داغونش كنن

    عمو زنجیر بافو پالون بزنن وارد میدونش كنن

    به جائی كه شنگولش كنن

    سكه یه پولش كنن:

    دست همو بچسبن

    دور یاور برقصن

    " حمومك مورچه داره، بشین و پاشو " در بیارن

    " قفل و صندوقچه داره، بشین و پاشو " در بیارن

     

    پریا! بسه دیگه های های تون

    گریه تاون، وای وای تون! " ...

     

    پریا هیچی نگفتن، زار و زار گریه می كردن پریا

    مث ابرای باهار گریه می كردن پریا ...

    ***

    " - پریای خط خطی، عریون و لخت و پاپتی!

    شبای چله كوچیك كه زیر كرسی، چیك و چیك

    تخمه میشكستیم و بارون می اومد صداش تو نودون می اومد

    بی بی جون قصه می گف حرفای سر بسه می گف

    قصه سبز پری زرد پری

    قصه سنگ صبور، بز روی بون

    قصه دختر شاه پریون، -

    شما ئین اون پریا!

    اومدین دنیای ما

    حالا هی حرص می خورین، جوش می خورین، غصه خاموش می خورین

    [ كه دنیامون خال خالیه، غصه و رنج خالیه؟

     

    دنیای ما قصه نبود

    پیغوم سر بسته نبود.

     

    دنیای ما عیونه

    هر كی می خواد بدونه:

     

    دنیای ما خار داره

    بیابوناش مار داره

    هر كی باهاش كار داره

    دلش خبردار داره!

     

    دنیای ما بزرگه

    پر از شغال و گرگه!

     

    دنیای ما -  هی هی هی !

    عقب آتیش - لی لی لی !

    آتیش می خوای بالا ترك

    تا كف پات ترك ترك ...

     

    دنیای ما همینه

    بخوای نخواهی اینه!

     

    خوب، پریای قصه!

    مرغای شیكسه!

    آبتون نبود، دونتون نبود، چائی و قلیون تون نبود؟

    كی بتونه گفت كه بیاین دنیای ما، دنیای واویلای ما

    قلعه قصه تونو ول بكنین، كارتونو مشكل بكنین؟ "

     

    پریا هیچی نگفتن، زار و زار گریه می كردن پریا

    مث ابرای باهار گریه می كردن پریا.

    ***

    دس زدم به شونه شون

    كه كنم روونه شون -

    پریا جیغ زدن، ویغ زدن، جادو بودن دود شدن، بالا رفتن تار شدن

    [ پائین اومدن پود شدن، پیر شدن گریه شدن، جوون شدن

    [ خنده شدن، خان شدن بنده شدن، خروس سر كنده شدن،

    [ میوه شدن هسه شدن، انار سر بسّه شدن، امید شدن یاس

    [ شدن، ستاره نحس شدن ...

     

    وقتی دیدن ستاره

    یه من اثر نداره:

    می بینم و حاشا می كنم، بازی رو تماشا می كنم

    هاج و واج و منگ نمی شم، از جادو سنگ نمی شم -

    یكیش تنگ شراب شد

    یكیش دریای آب شد

    یكیش كوه شد و زق زد

    تو آسمون تتق زد ...

     

    شرابه رو سر كشیدم

    پاشنه رو ور كشیدم

    زدم به دریا تر شدم، از آن ورش به در شدم

    دویدم و دویدم

    بالای كوه رسیدم

    اون ور كوه ساز می زدن، همپای آواز می زدن:

     

    " - دلنگ دلنگ، شاد شدیم

    از ستم آزاد شدیم

    خورشید خانم آفتاب كرد

    كلی برنج تو آب كرد.

    خورشید خانوم! بفرمائین!

    از اون بالا بیاین پائین

    ما ظلمو نفله كردیم

    از وقتی خلق پا شد

    زندگی مال ما شد.

    از شادی سیر نمی شیم

    دیگه اسیر نمی شیم

    ها جستیم و واجستیم

    تو حوض نقره جستیم

    سیب طلا رو چیدیم

    به خونه مون رسیدیم ... "

    ***

    بالا رفتیم دوغ بود

    قصه بی بیم دروغ بود،

    پائین اومدیم ماست بود

    قصه ما راست بود:

     

    قصه ما به سر رسید

    غلاغه به خونه ش نرسید،

    هاچین و واچین

    زنجیرو ورچین!

    مطالب مرتبط
    برگریزان(از دفتر شعر مرمر) | سیمین بهبهانی
    "پس از باران"سروده فریدون مشیری
    شعر "کوچه"از فریدون مشیری

    همه شاهکار است گفتارهایم(مهدی حمیدی)
    "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا" شعری از شهریار
    شعر صدف از سیمین بهبهانی(مرمر)
    شعر عبور آخر از منوچهر آتشی
    شعر تنهاي تنها از مسعود فردمنش
    شعر دم به دم از محمد علی سپانلو
    دیدگاه کاربران
      محمد مهد سوری در 1348/10/11 ساعت 20:24 گفته :

      سلام داداش
      اگه موافق باشی بیا با هم تبادل لینک کنیم
      من رو با عنوان فیلم98 و با ادرس www.film98.rozblog.com لینک کن و بعدش بیا بهم خبر بده کی با چه اسمی لینکت کنم

    ارسال دیدگاه
    کد امنیتی رفرش
    بلوک پایین
    نرم افزار





















    تبلیغات
    بلوک چپ
    ورود به سایت
    رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضویت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آخرین مطالب ارسالی سایت
    مطالب محبوب
    مطالب تصادفی
    بلوک چپ
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS